پشه مالاريا: اسم رمز جنگ نرم
در ملاقات رئيس سرويس جاسوسي فرانسه با رئيس جمهور آمريكا چه گذشت؟
پشه مالاريا: اسم رمز جنگ نرم
نويسنده: پيام فضلي نژاد
علي رغم همه اين پروژه ها و راهبردها، هيچ يك از روساي سرويس هاي جاسوسي اروپا و آمريكا كه در مقام «مشاوران ويژه اعليحضرت» عمل مي كردند، چاره اي براي «بي ثباتي سياسي» رژيم سلطنتي خود او نيافتند. از نگاه اغلب اين سرويس ها، مساله فقط سقوط شاه ايران نبود، بلكه كابوس آن ها «اقتدار سياسي شيعيان» بود. به ويژه در نگاه كنت دمارانش، «نژاد جديدي از ابرقدرت هاي سركش» زاد و ولد مي كردند كه «ايران» در مركزشان قرار داشت؛ دقيقا همان جايي كه «مسلمانان اصول گرا مي خواهند از گوشه و كنار دنيا، هر نوع مذهب ديگري به جز اسلام را برچينند.»44 اين، همان ذهنيتي است كه تئوريسين هاي سرويس هاي جاسوسي موساد و سيا نيز دارند و نامش را «سكولار زدايي از جهان» گذاشته اند.
از نگاه ليبرال هاي يهودي، اساساً وقوع انقلاب اسلامي برابر با پيروزي ايران در نخستين صحنه هاي سهمگين «جنگ جهاني چهارم» بود، چون دست كم با وقوع اين انقلاب، شالوده فلسفي «فكر مدرنيته» شكست و به قول جرج ويگل، آمريكا در اوج ناباوري مجبور گشت تا «روند سكولار زدايي از جهان» را به رسميت بشناسد.45 جف هينس اين روند را يكي از پيامدهاي بهت آور سال هاي پاياني قرن بيستم مي داند و آن را به مرگ تئوري «نوسازي و توسعه اجتماعي ليبرال» تعبير مي كند.46 او مي گويد انقلاب 1979.م در ايران نادرستي اين تئوري ها را نشان داد، چون «نوسازي» و«توسعه مدرن» اگرچه به «بي هويتي بشر» انجاميد، اما به «سكولاريسم محض» و «دين زدايي اجتماعي» نرسيد، بلكه بشر را به سوي جست وجوي هويت، معنا و حقيقت زندگي اش كشاند.47 برنارد لوئيس، استاد برجسته اسلام شناسي در دانشگاه هاي اسرائيل، سال ها پيش از ساموئل هانتينگتون زنگ خطر انقلاب اسلامي را چنين به صدا درآورد:
بسم رب النور